بیماری پارکینسون یک بیماری دستگاه عصبی مرکزی در بزرگسالان مسن تر که مشخصه آن سفتی عضلانی ، لرزش و از دست رفتن مهارت های حرکتی است . این اختلال هنگام رخ می دهد که نواحی خاصی از مغز توانایی خود در تولید دوپامین (یکی از ناقلین عصبی در مغز) را از دست می دهند.
علایم شایع
اختلالات گفتار و زبانی ایجاد شده در اثر پارکینسون:
درمان افراد مبتلا به پارکینسون:
– کار بر روی اختلال بلع
– آموزش جمله سازی جهت بهبود توانایی ادامه گفتار
– آموزش تولید آشکار صداهای زبانی برای بهبود قابلیت فهم کلام
– استفاده از شیوه بازخورد تاخیر شنوایی برای کاهش سرعت
– اموزش افزایش تدریجی صدا
یک بیماری مزمن دستگاه عصب مرکزی (مغز و نخاع) می باشد. در حال حاضر حدود دومیلیون نفر در سرتاسر دنیا دچار این بیماری هستند.
بعضی از علائم اولیه خاص بیماران ام اس عبارتند از:
– اختلالات بینایی شامل کوری، دید دوگانه و اختلال در تنظیم دید
– درد در قسمتهای مختلف بدن
– بی اختیاری ادراری
– ضعف و بی حسی
– لرزش بدن
– خستگی به خصوص در هوای گرم
– گرفتگی عضلات
– سرگیجه
– اختلال در تعادل بدن
– فلجی
– مشکلات شناختی شامل اختلال در حافظه و اختلال در تمرکز فکر
– افسردگی
– تغییرات خلق و حالات پرخاشگرانه
علل بروز ام اس:
چندین عامل با همکاری یکدیگر موجب بروز این بیماری می شوند که عبارتند از:
اختلال در سیستم ایمنی بدن، وراثت و بعضی از عوامل محیطی مثل ابتلاء قبلی به عفونتهای ویروسی.
موقعیت محل جغرافیایی که افراد در آن زندگی می کنند و اثرات بعضی از هورمونها در بدن نیز بعنوان عواملی که می توانند باعث بروز بیماری شوند مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته اند.
توانبخشی در ام اس:
بسیاری ازبیماران به فیزیوتراپی ، کاردرمانی، گفتاردرمانی ومشاوره روانپزشکی نیاز دارند.
– فیزیوتراپی: بعد از یک حمله حاد ام اس از فیزیوتراپی برای به دست آوردن عملکرد اولیه عضلات استفاده می شود. انجام بعضی تمرینات ورزشی و استفاده از تحریکات الکتریکی برای افزایش قدرت و توانایی حرکات در این موارد توصیه می گردد.
– کاردرمانی: در کاردرمانی به بیمار کمک می شود که مشکلات موجود در انجام کارهای روزمره اش را به نحو مناسبی اصلاح نماید.
به عنوان مثال به بیمار توصیه می شود که از وسایل خاصی مثل وسیله گرفتن مداد، شانه یا برس های مخصوص استفاده نماید. همچنین گاهی اوقات درمانگر به خانواده بیمار توصیه می کند که با ایجاد تغییراتی در خانه یامحل کار بیمار به وی کمک کنند تا راحت تر زندگی کند.
بسیاری از بیماران مبتلا به ام اس که دچار سرگیجه و یاضعف هستند نیاز به استفاده از توالتهای مخصوص، میله های مخصوص گرفتن و ریل های محافظ در حمام دارند.
-گفتاردرمانی: بسیاری از بیماران مبتلا به ام اس نیاز به گفتار درمانی دارند زیرا اختلال در صحبت کردن طبیعی آنها باعث می شود که کلماتی که بکار می بردند نامفهوم بوده و یا اینکه فاصله بین کلمات طولانی شده و بریده بریده حرف بزنند.
پژوهشهای منتشر شده نشان داده که در بیماران مبتلا به MS انواع آسیبهای زبانی شامل نقایص نامیدن، روانی کلامی، اشکال در
عملکردهای سطح بالای زبانی و مشکلاتی در سازماندهی به سخنرانی وجود دارد که بایستی در ارزیابی و درمان آنها مورد توجه قرار گیرد.
متخصصین گفتار درمانی مشکل خاص هر بیمار را ارزیابی نموده و به او کمک می نمایند تا یاد بگیرند طوری حرف بزند که فهمیدن آن راحت تر باشد. همچنین برخی از تمرینات گفتاردرماین برای بیمارانی که مشکل بلع دارند نیز سودمند است.
– مشاوره روانپزشکی: اشکال درکنار آمدن بابیماریهایی مثل ام اس منجر به بروزافسردگی و سایر اختلالات روانی می شود. بنابراین بیمارنیاز به مشاوره باروانپزشک و درصورت لزوم استفاده از دارو برای رفع این مشکلات خواهد داشت.
سکته مغزی وقتی رخ می دهد که ناگهان یک رگ خونی در مغز پاره شود و یا مسدود گردد. در نتیجه خون و متعاقب آن اکسیژن به ناحیه آسیب دیده نمیرسد که باعث از بین رفتن بافت مغزی آن ناحیه میگردد که شدت و نوع آسیب بسته به این است که عروق کدام ناحیه آسیب دیده است.
عوارض سکته مغزی:
ضعف و کرختی صورت وبازوها یا پاها به خصوص در یک طرف بدن (همی پارزی).
فلج صورت. بازو و پاها در همان طرف (همی پلژی).
عدم تعادل و لنگ زدن (آتاکسی).
اختلال در تکلم یا در درک کلام (دیز آرتری، آفازی).
اشکال در بلع (دیس فاژی).
کرختی و سوزش قسمتهای بدن-اشکال در درک وضعیت و موقعیت (پارستزی).
دو بینی- تاری دید یا از دست دادن بینایی به خصوص در یک چشم.
سردرد شدید و ناگهانی.
از دست دادن حافظه کوتاه مدت وطولانی مدت-اختلال در قضاوت.
سرگیجه بدون دلیل و سقوط ناگهانی.
بیاختیاری ادرار و مدفوع.
اشکال در پیدا کردن کلمات و فهمیدن آن چیزی که دیگران میگویند.
عدم توانایی در انجام حرکات ظریف.
درمان:
درمان بیماران سکته ی مغزی علاوه بر اقدامات پزشکی توسط متخصصین مغز و اعصاب شامل درمانهای توانبخشی مثل:
فیزیوتراپی
کاردرمانی
گفتاردرمانی
چه در بیمارستان و چه در خانه ضروری میباشد بهتر است گفتار درمانی-فیزیوتراپی و کاردرمانی بیماران مبتلا به سکته مغزی در شش ماه اول بیماری انجام شود؛ چرا که در شش ماه اول، مغز قابلیت آموزش پذیری بیشتری دارد.
گفتار درمانی یکی از شاخههای علوم توانبخشی است که برای کمک و درمان اختلالات گفتار و زبان مانند اختالات گفتاری پس از سکته مغزی ،ضربه مغزی و اختلال بلع(دیسفاژی) مورد استفاده قرار میگردد.
چگونگی اصلاح گفتار به دنبال سکته مغزی؟
مشکلات گفتاری در افرادی که دچار سکته مغزی شده اند، میتواند به شکلهای متفاوتی از جمله فراموشی و عدم بیان کلمات و یا عدم درک کلامی بروز کند. افرادی که بر اثر سکته مغزی دچار از دست دادن قدرت تکلم میشوند در صحبت کردن جمله بندی مناسبی ندارند، کلمات را تک به تک بیان میکنند و صحبت کردن را به صورت هدفمند انجام نمیدهند، به گونهای که نمیتوانند منظور و احساسات خود را بیان کنند. در دسته دوم که شامل عدم درک کلامی است، افراد قدرت درک صحبتها را از دست میدهند؛ به گونهای که مفهوم حرفها و صحبتها را درک نمیکنند و آنها را متوجه نمیشوند.
دیسفاژی ( اختلال در بلع):
به دنبال سکته مغزی و فراگیری ضعف و ناتوانی در اندام های یک سمت بدن، گاهی اوقات به دنبال از دست رفتن قدرت عضلات گردن، صورت و زبان، فرد سکته ای در جویدن و بلعیدن دچار مشکل میشود. اگر عضلات بیمار خیلی ضعیف و بی حال هستند باید غذا خوردن را با تکههای کوچک شروع کرد. می بایست بیمار را تشویق کرد تا از سمت فلج دهان هنگام غذا خوردن استفاده کند تا موجب افزایش حرکات دهان و صورت شده و عضلات ضعیف را نیز تقویت کند.
درصورت لزوم، نگه داشتن فک بیمار به او کمک میکند که هنگام جویدن و بلعیدن دهان را بسته نگه دارد. نشستن به صورت صحیح و با تنه راست به جویدن و بلعیدن کمک میکند و بهترین وضعیت برای غذا خوردن است باید از خوردن و نوشیدن در حالت دراز کشیده خودداری کرد زیرا این حالت بلعیدن را مشکل میکند
آفازی (عدم قدرت تکلم )
آفازی نوعی اختلال تکلم است که زمانی که مرکز زبان در مغز دچار آسیبدیدگی شود اتفاق میافتد. این بیماری به شکلهای متفاوتی بر افراد تأثیر میگذارد اما این افراد در موارد زیر دچار مشکلات میشوند:
درک
تکلم
خواندن
نوشتن
در موارد بسیار شدید (آفازی عمومی) شخص قادر به درک یک کلمه هم نبوده و نمیتواند با صحبت کردن، نوشتن یا نقاشی و زبان بدن با دیگران ارتباط برقرار کند. انجام کارهای روزمره مانند صحبت کردن، نوشتن، خواندن، دیدن تلویزیون برای افراد مبتلا به این بیماری مشکل و ناامیدکننده است.
اقدامات درمانی برای بهبود اختلال افازی شامل موارد زیر میشود:
تمرکزبر تکلم، درک، خواندن و نوشتن
افزایش قابلیت انعطافپذیری مغز (توانایی مغز در سازماندهی دوباره خودش پس از قرار گرفتن در محیطهایی مانند محیطهای درمانی)
بازآموزی واژگان
روشهای آموزشی جبرانی از جمله سیستم های ارتباطی جایگزین مانند کامپیوتر
کار کردن با دیگران برای به حداکثر رساندن بازدهی ارتباطی
دیزارتری
دیزارتریا یک اختلال گفتاری است. افراد مبتلا به دیزارتری (کنترل ماهیچه های دهان و گلو) مشکلی با درک زبان یا فکر کردن در مورد کلماتی که بیان میکنند ندارند. در اثر این بیماری ممکن است عضلات دهان، صورت و سیستم تنفسی به دلیل آسیبدیدگی مغز یا بیماریهای پیشرونده عصبی ضعیف شوند.
ماهیت و شدت دیزارتا ممکن است باعث ایجاد برخی علائم زیر شوند:
نامفهوم صحبت کردن (مانند افراد مست)
آرام صحبت کردن مشابه زمزمه کردن
کند صحبت کردن
محدودیت در حرکت زبان، لب و فک
تنگی نفس
آبریزش از دهان یا عدم کنترل مؤثر بزاق
ممکن است گفتار فرد به دلیل آسیبدیدگی مغز به طور کامل غیر قابلدرک باشد.
موارد درمانی:
تمرینات هدفمند برای بهبود کنترل تنفس
تمرین برای بهبود حرکات، قدرت و سرعت عضلات گفتاری
افزایش قابلیت فهم گفتار
آپراکسی
یک اختلال گفتاری حرکتی است که در آن توالی اصوات در هجاها و کلمات با مشکل تلفظ میشود. اپراکسی همچنین بر حرکات دیگر در بدن نیز تأثیر میگذارد. به طور مثال اشکال در حرکت اندامها یا اختلال در توالی انجام فعالیتها مانند درست کردن یک فنجان چای یا لباس پوشیدن از نمونههای تأثیر این بیماری بر قسمتهای مختلف بدن است. آپراکسی کلامی غالباً با درجاتی از اختلالات گفتاری نیز همراه است.
ماهیت و شدت این ممکن است منجر به ایجاد مشکلات زیر شود:
تقلید کردن
تقلید حرکات غیرگفتاری مانند چسبیدن زبان
تلاش برای تولید اصوات (در موارد شدید این میتواند باعث ناتوانی دائمی در تولید اصوات باشد)
موارد درمانی:
تمرینات مکرر اصوات آسیبدیده با خودشان یا کلمات دیگر
تمرین کلمات مهم مانند نام اعضای فامیل
ایجاد روشهایی برای کمک به برقرار ارتباط در صورتی که تواناییهای گفتاری، نوشتاری، نقاشی کشیدن یا زبان بدن آسیب دیده باشند.
انسفالیت التهاب مغز است. علل متعددی برای این التهاب وجود دارد اما رایجترین آن عفونت ویروسی است. انسفالیت اغلب باعث علائم و نشانههای خفیف آنفولانزا مانند تب و سردرد میشود و گاهی هیچ علائمی ندارد و همچنین میتواند باعث ایجاد علائمی شبیه به آنفولانزای حاد شود. انسفالیت همچنین میتواند باعث گیجی، تشنج یا مشکلات حسی و حرکتی شود. علایم شدیدتر آن شامل موارد زیر است:
سردرگمی و توهم
تشنج
از دست دادن حس یا فلجی در مناطق خاصی از صورت یا بدن
ضعف عضلانی
مشکل در صحبت کردن یا شنیدن
عوارض علایم شدید شامل این موارد می شود:
خستگی مداوم
ضعف یا عدم هماهنگی عضلانی
تغییرات شخصیتی
مشکلات حافظه
فلج شدن
نقص شنوایی یا بینایی
اختلالات گفتاری
از دست دادن هوشیاری
درمان آنسفالیت خفیف معمولاً شامل موارد زیر است:
مصرف مقدار زیادی مایعات
داروهای ضدالتهابی مانند استامینوفن، ایبوپروفن و سدیم ناپروکسن برای رفع سردرد و تب
اگر فرد عوارض آنسفالیت را تجربه کند ممکن است لازم باشد درمانهای توانبخشی نیز داشته باشد مانند:
فیزیوتراپی برای بهبود قدرت، انعطافپذیری، تعادل، هماهنگی حرکت
کاردرمانی برای توسعه مهارتهای روزمره و استفاده از ابزار تطبیقی که به فعالیتهای روزمره کمک میکنند
گفتاردرمانی برای کنترل عضلات و هماهنگی برای تولید گفتار
رواندرمانی برای یادگیری روشهای مقابله و مهارتهای رفتاری جدید برای بهبود اختلالات خلقی و یا تغییر شخصیت